
چرا از نزدیکی و صمیمیت در رابطه دوری می کنیم؟:تقریبا همه افراد دوست دارند در یک رابطه عاشقانه باشند و ارتباطات عامل اصلی و مهم در شاد بودن است. مسلما همه ما دوست داریم با فردی که دوستش داریم رابطه
تقریبا همه افراد دوست دارند در یک رابطه عاشقانه باشند و ارتباطات عامل اصلی و مهم در شاد بودن است. مسلما همه ما دوست داریم با فردی که دوستش داریم رابطه صمیمانه ای داشته باشیم، اما همیشه هم اینطور نیست، گاهی عوامل بازدارنده ای در اعماق ما وجود دارد که ما از وجود آن بی خبریم و همین عوامل از نزدیک شدن ما به فرد دیگر به هر نحوی پیشگیری می کنند.
من این موضوع را، وقتی جوان تر بودم تجربه کردم: در حالی که برای برقراری ارتباط مشتاق بودم، اما فکر می کردم افراد اشتباهی را انتخاب می کنم، افرادی که یا آمادگی شروع رابطه صمیمانه را نداشتند یا تمایلی به ایجاد آن نداشتند، در نتیجه به ناچار سرخورده می شدم و قلبم می شکست.
سرانجام یک نفر، یک سوال خیلی خوب از من پرسید، او پرسید: “ممکنه خود تو آمادگی شروع یک رابطه صمیمانه رو نداشته باشی؟ ممکنه خود تو عامل بروز این شکست باشی؟” من در مورد این سوال خیلی فکر کردم، و نتیجه اش این بود که من با انتخاب پارتنرهای غیرقابل دسترس، از شروع یک رابطه نزدیک و صمیمی فرار می کنم و عمدتا این تقصیر را به غیرقابل دسترس بودن آن ها ربط می دهم. مدت زمان زیادی طول کشید تا من به دلایل خودم برای این انتخاب ناخوداگاهانه پی بردم.
Stefanie Stahl، در کتاب خود توضیح می دهد که افرادی که از صمیمیت می ترسند در قالب سه نمونه وجود دارند: شکارچی، شاهزاده و دیوار سنگی
- شکارچی: افرادی که تحت این دسته بندی قرار می گیرند فقط تا زمانی مشتاق صمیمیت هستند که فرد موردنظرشان را پیدا نکرده اند. این افراد دوست دارند دست نیافتنی باشند و ترجیح می دهند فاصله ایمن با عشق را حفظ کنند.
- شاهزاده: افرادی که در این دسته قرار می گیرند، کسانی خواهند بود که به طور مداوم از دیگران عیب و ایراد می گیرند و در نهایت باید رابطه خود را قطع کنند.
- دیوار سنگی: در نهایت افرادی که در این دسته طبقه بندی می شوند همیشه صمیمیت و فاصله را با کار زیاد و یا سرگرمی های دیگر تنظیم می کنند.
Stahl خاطرنشان می کند که راه های بی شماری از جمله خیانت، روابط با فاصله دور یا به اصطلاح لانگ دیستنس و یا انتخاب شریک غیرقابل دسترسی برای فرار از صمیمیت وجود دارد.
بسیاری از روانشناسان بر این باورند که اجتناب از صمیمیت ناشی از ترس ناخودآگاه از رها شدن است. زمانی که فرد در یک رابطه ترک می شود، شاید بعد از مدتی به حال عادی خویش برگردد اما تاثیری که این ترک شدن بر روی او می گذارد می تواند باعث شود که تا مدتی از صمیمی شدن در رابطه فراری باشد. گاهی، تجربیات یک الگوی غریزی برای رفتار آینده ایجاد میکنند.
گاهی فرد تجربه ترک شدن در رابطه را ندارد، اما ترس او از رها شدن به دوران کودکی او و آثار رفتارهای والدین در آن زمان برمی گردد. قابل درک است که چنین تجربیات اولیه تاثیری ناخودآگاه بر ذهن داشته باشند.
در حالی همه ما به عشق و روابط نزدیک و صمیمانه نیاز داریم، اگر در درون خود احساس امنیت نداشته باشیم، نیاز ما به استقلال، ممکن است بر ذهن مان مسلط شود و لحظهای که به احساس عشق، ترس و یا عصبانیت نزدیک میشویم، ممکن است ناخوداگاه روابطمان را خراب کنیم.
اکنون این سوال مطرح می شود که آیا زمانی که یکی از طرفین یک رابطه از صمیمیت فراری باشد، آن رابطه محکوم به فناست؟ بسیاری از کارشناسان بر این باورند که زوجین می توانند برای مقابله با ترس ناخودآگاه از ترک شدن یا هر مسئله دیگر، با یکدیگر همکاری کنند و اوضاع را مرتب کرده و مشکلات را حل کنند.
در این شرایط باید چه کنیم؟
مسئولیت پذیر باشید: عاملی که باعث می شود شما پارتنرتان را از خود برانید و از برقراری ارتباط نزدیک و صمیمانه فراری باشید را پیدا کرده و آن را بپذیرید. تا زمانی که این مشکل را انکار کنید اوضاع درست نمی شود و از صمیمیت فراری خواهید بود. هرگز خودتان را به خاطر این مشکل سرزنش نکنید؛ اما بپذیرید که این مشکل شماست و موظف هستید که آن را حل کنید. اگر احساس می کنید به تنهایی از پس آن بر نمی آیید با یک مشاور در این مورد صحبت کنید.
این واقعیت را در نظر بگیرید که شما می توانید الگوهای قدیمی دلبستگی و ترس را با الگوهای جدید عشق و شجاعت جایگزین کنید: همه ما میتوانیم همدیگر را دوست داشته باشیم. هرگز برای عشق دیر نیست چون مغز انسان برای با هم بودن طراحی شدهاست.
در مورد مشکل تان صحبت کنید: درست است که برای حل این مشکل باید با خودتان کنار بیایید و این خودتان هستید که می توانید تاثیرگذارترین فرد باشید، اما در این راه قطعا محبت و همراهی پارتنرتان را نیز نیاز خواهید داشت، پس مشکل را با او در میان بگذارید و مذاکره کنید و سعی کنید با کمک او هر چه زودتر مشکل را رفع کنید.
به صمیمیت عادت کنید: Karl Heinz Brisch کارشناس در این زمینه، از درون گرایی خستگی ناپذیر و فیدبک دادن بین پارتنرها حمایت می کند. به گفته او، فردی که از صمیمیت دوری می کند باید آگاهانه و اغلب به اندازه کافی تجربه های مثبت از یک رابطه را داشته باشد. او معتقد است که می توانیم یاد بگیریم که به جای فرار کردن، ترس و یا ناراحتی خود را تحمل کنیم. برخی از ما ممکن است هرگز به طور کامل ترس از صمیمیت را از دست ندهیم اما با تمرین و تلاش قطعا قوی تر و مصمم تر خواهیم شد.
یاد بگیرید که با تمرینهای یوگا و تمدد اعصاب، خود را آرام کنید: به منظور تحمل ناراحتی ناشی از ترس صمیمیت، میتوانید یاد بگیرید که فقط بنشینید و به آرامی نفس بکشید. زمانی که یک تمرین آرام روزانه ایجاد کردید، زمانی که احساس عصبانیت، انتقاد شدید و یا احساس نیاز به فرار از رابطه را احساس میکنید، می توانید راهی برای دسترسی به ذهن آرام خود پیدا کنید.
و اما سخن پایانی …
گاهی ممکن است که ترس از صمیمیت و نزدیکی به طور کامل از بین نرود، اما با این حال، بسیاری از ما می توانیم با ترس هایمان روبرو شویم و آن ها را در آغوش بگیریم، به این صورت می توانیم از عشق، این موهبت الهی زیبا نیز لذت ببریم.
در نهایت به یاد داشته باشید که شما نمی توانید دیگران را تغییر دهید: همه باید مسئولیت خود را به عهده بگیرند و متعهد به رشد و پرورش عشق باشند. عاقلانه انتخاب کنید.
- ۲۳ مرداد ۱۳۹۹